آیا سقوطی شدیدتر از سال ۲۰۰۰ در راه است؟

آیا سقوطی شدیدتر از سال ۲۰۰۰ در راه است؟ به گزارش نیو باکس، شباهت های خیره کننده میان رشد انفجاری هوش مصنوعی با حباب دات-کام در سال 2000 این پرسش را مطرح کرده که آیا تاریخ درحال تکرار شدن است و ما صرفاً با حباب هوش مصنوعی طرف هستیم؟


تینا مزدکی_اواسط دهه ۱۹۹۰ رشد بی سابقه ای در فناوری اطلاعات و ارتباطات در سراسر دنیا به وجود آمد. در صورتیکه تورم و بیکاری درحال کاهش بودند و رشد اقتصادی و راندمان بطور قابل توجهی افزایش پیدا کرده بود، نسبت به شرکتها نوپای اینترنتی مشهور به «دات-کام»، موجی از هیجان و خوش بینی به وجود آمد. در آن زمان سرمایه گذاران بر این باور بودند که این شرکتها آینده اقتصاد جهان هستند و همین موجب شد که ثروت هنگفتی را وارد این حوزه کنند.
۱۹۹۸ به بعد، با تشویق تحلیل گران مالی، سرمایه گذاران با حرص و ولع سهام فرابورس را به این امید می خریدند که آنها را با قیمت های بالاتری بفروشند. این سرمایه گذاری ها بسیار هیجانی بودند و اغلب هیچ توجهی به مدل کسب و کار یا سودآوری واقعی این شرکتها نداشتند، بدین سبب ارزش سهام ها نه برمبنای ارزش واقعی، بلکه بر پایه حدس و گمان و تب وتاب بازار بطور سرسام آوری بالا می رفت؛ همه این ها در حالی بود که شرکتهای دات-کام به مفهوم واقعی کلمه هیچ درآمد یا سودی تولید نمی کردند.
ارزش سهام معامله شده در یکی از بزرگترین بورس های الکترونیکی جهان و آمریکا یعنی نزدک (Nasdaq) در سال ۱۹۹۰، ۱۱٪ از ارزش سهام معامله شده در بورس اوراق بهادار نیویورک (NYSE) بود؛ در دسامبر ۱۹۹۹، ارزش این بازار به ۸۰٪ از سهام معامله شده در NYSE رسید و در سال ۱۹۹۹، به تنهایی ۸۶٪ افزوده شد تا جایی که در ۱۰ مارس ۲۰۰۰ به اوج خود یعنی ۵، ۰۴۸ واحد رسید. در صورتیکه مواردی از این قبیل سبب شده بود انتظارات سرمایه گذاران از این اقتصاد جدید برآورده شود؛ واضح بود که یک حباب مالی درحال شکل گرفتن است. حبابی که با طولانی ترین دوره توسعه اقتصادی در ایالات متحده بعد از جنگ جهانی دوم همزمان شده بود. در حقیقت «نت اسکیپ» نخستین مرورگر وب مدرن بود که جرقه اصلی حباب دات کام را زد و موجب سرازیر شدن سرمایه های عظیم به سوی شرکتهای اینترنتی شد؛ این محصول برای نخستین بار استفاده از اینترنت را برای عموم مردم آسان و جذاب کرده بود.
اما ورق بازگشت و «حباب بزرگ دات-کام» در سال ۲۰۰۰ منفجر شد. با از بین رفتن اعتماد سرمایه گذاران، فروش گسترده سهام شروع شد و ارزش شرکتهای فناوری به شدت سقوط کرد. درنتیجه، خیلی از استارت آپ های دات-کام که هیچ درآمدی نداشتند، ورشکست شده و به سرعت از بین رفتند. این سقوط بازار نه تنها موجب از دست رفتن سرمایه های هنگفت شد، بلکه به یک رکود اقتصادی در سال ۲۰۰۱ منجر گردید و سال ها طول کشید تا بازار فناوری باردیگر به اوج خود بازگردد.
آیا تاریخ تکرار می شود؟ اگر اهل وب گردی و علاقمند به حوزه فناوری و هوش مصنوعی باشید، احتمالاً منحنی هایی را دیده اید که هوش مصنوعی و حباب دات-کام را با یکدیگر مقایسه می کنند. منحنی زیر یکی از آن هایی است که اینروزها دست به دست می شود و درصد تغییرات شاخص ترکیبی نزدک (Nasdaq) در ۵ سال بعد از انتشار «نت اسکیپ» و ۵ سال بعد از انتشار «چت جی پی تی» را مقایسه می کند. این شاخص برمبنای «ارزش بازار» وزن دهی می شود، اما حتی با نگاهی غیر تخصصی به منحنی، متوجه شباهت مسیر این دو می شویم.
این منحنی تغییرات شاخص نزدک طی ۷۰۳ روز بعد از عرضه اولیه مرورگر «نت اسکیپ» در دوران دات-کام را با تغییرات شاخص نزدک طی ۷۰۳ روز پس عرضه «چت جی پی تی» در دوران هوش مصنوعی مقایسه کرده است. خط آبی نشان دهنده جهش ۱۳۲.۴۹ درصدی نت اسکیپ است که ناشی از پذیرش اینترنت و تب عرضه اولیه عمومی شرکتهای دات-کام بود و خط قرمز نشان دهنده جهش ۱۰۵.۶ درصدی چت جی پی تی است که از هیجان بوجود آمده برای هوش مصنوعی نشات گرفته است. همانطور که دیده می شود، مراحل رشد، تثبیت و شتاب دو خط، شباهت بسیار زیادی به یکدیگر دارند.
در صورتیکه شباهت جالبی در الگوی هر دو خط دیده می شود، باید به شدت رشد در دوران دات-کام که ۱۲۰% بود و شدت دوران هوش مصنوعی که حدود ۸۰% است نیز دقت نماییم. همانطور که گفته شد حباب دات -کام بعد از این دوره اولیه، برای چندین سال به رشد عجیب وغریب خود ادامه داد و عاقبت در سال ۲۰۰۰ ترکید؛ این منحنی آماری نشان میدهد که واکنش بازار سهام به انقلاب هوش مصنوعی به طرز شگفت انگیزی درحال تکرار الگوی واکنش بازار به انقلاب اینترنت در دهه ۱۹۹۰ است.
نمودار بعدی شباهت سرمایه گذاری های زیرساختی در هر دوره را نشان میدهد. نموداری که هزینه های سرمایه ای (CapEx) را به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی (GDP) در دو دوره زمانی مقایسه می کند و نوارهای آبی نشان دهنده هزینه های شرکتهای مخابراتی در دوران حباب دات کام (۱۹۹۶ تا ۲۰۰۳) است. این هزینه ها به طور عمده صرف ساخت زیرساخت های اینترنت مانند کابل های فیبر نوری می شد. نوارهای بنفش نیز هزینه های هایپراسکیلرها (غول های ابری مانند آمازون، گوگل، متا و مایکروسافت) در دوران هوش مصنوعی (۲۰۲۱ تا ۲۰۲۸) را نشان میدهد. این هزینه ها نیز به طور عمده صرف ساخت مراکز داده و خرید پردازنده های گرافیکی (GPU) برای هوش مصنوعی می شود.
منحنی دوران نت اسکیپ در اواخر دهه ۱۹۹۰ بصورت پارابولیک درآمد و جهشی بسیار هیجانی داشت و با انفجار حباب دات-کام در سال ۲۰۰۰، شرکت هایی که به آسانی بوجود آمده و مشابه آن با سرعت چشم گیری رشد کرده بودند، خیلی زود نابود شدند. رشد دوران چت جی پی تی سنجیده تر و پایدارتر به نظر می آید، آن چه باید مورد توجه قرار بگیرد این است که هوش مصنوعی امروز با اینترنت آن روزها متفاوت می باشد، برای اینکه توسط شرکتهای معتبر و سودآوری مانند انویدیا، مایکروسافت و آلفابت قدرت گرفته است، نه استارت آپ های به ثبات نرسیده و تازه وارد؛ فارغ از نوسانات کوتاه مدت چنین پایه های قدرتمندی امکان دارد روند رشد هوش مصنوعی را بادوام تر کند.
غول های فناوری کجای راه ایستاده اند؟ مدتی قبل سم آلتمن مدیرعامل OpenAI شرکت سازنده chatGPT ضمن اشاره به حباب دات-کام اظهار داشته بود: «عده ای مقرر است پول بسیار زیادی را در عرصه هوش مصنوعی از دست بدهند.» علاوه بر او، مارک زاکربرگ هم گفته بود حاضر است فقط به جهت اینکه از هوش مصنوعی عقب نماند، میلیاردها دلار خرج «حباب هوش مصنوعی» کند. تورستن اسلوک، اقتصاددان ارشد شرکت سرمایه گذاری Apollo Global Management نیز بر این باور است که ارزش گذاری شرکتهای فعال در عرصه ی هوش مصنوعی به گونه ای نگران کننده از دوران اوج شرکتهای دات کام نیز فراتر رفته است و امکان دارد سقوطی حتی شدیدتر از آن چه در اوایل دهه ی ۲۰۰۰ رخ داد، در راه باشد چونکه تنها تفاوت شرکتهای هوش مصنوعی با شرکتهای دات کام، ارزش گذاری بیشتر است.
اما اشخاصی همچون برت تیلور، رییس هیات مدیره OpenAI و مدیرعامل استارتاپ هوش مصنوعی Sierra هم هستند که می گویند ما هم اکنون در یک «حباب هوش مصنوعی» قرار داریم اما این مورد جای نگرانی ندارد. تیلور می گوید: « هم این که هوش مصنوعی اقتصاد را متحول خواهد نمود و ارزش اقتصادی عظیمی خلق می کند، و هم این که ما در یک حباب هستیم و خیلی ها پول زیادی را از دست خواهند داد، هر دو حقیقت می توانند هم زمان درست باشند، و در تاریخ نمونه های زیادی برای این اتفاق وجود دارد.»
چرخه هایپ: نگاهی خوش بینانه «چرخه هایپ» (Hype Cycle) مدلی است که مسیر تکامل یک تکنولوژی جدید را از زمان معرفی تا بلوغ نهائی توضیح می دهد. بر طبق این مدل، هر فناوری ابتدا با هیجان و انتظارات بسیار خوش بینانه «قله انتظارات متورم» را طی می کند، سپس با مشخص شدن محدودیت های عملی و چالش ها به «دره سرخوردگی» سقوط می کند و سرانجام، بعد از عبور از این مراحل، به «سطح بهره وری» می رسد و کاربردهای واقعی و پایدار آن در بازار تثبیت می شود. این چرخه به کسب و کارها کمک می نماید تا هیجانات زودگذر را از روندهای واقعی تشخیص داده و برای سرمایه گذاری درست برنامه ریزی کنند.
احسان عزیزی: شرکتهای مادر مانند مایکروسافت، گوگل، OpenAI و آنتروپیک، خود بنیان گذاران و فاندر این بازار هستند و صرفا بدنبال سودآوری نیستند، بلکه هدف اصلی شان از دست ندادن بازار است.
باتوجه به چرخه هایپ، احتمالاً هوش مصنوعی مولد (GenAI) که زمانی در اوج بود، حال وارد «دره سرخوردگی» شده است، برای اینکه شرکتها محدودیت های آنرا شناختند و در کوشش برای اثبات آن و جذب سرمایه هستند. در مقابل، فناوری هایی مانند «ایجنت های هوش مصنوعی» و «داده های آماده برای هوش مصنوعی» در «قله انتظارات و در اوج هیجانات» قرار دارند. با این حال، مفاهیم جدیدتری مانند «مهندسی نرم افزار بومی-هوش مصنوعی» تازه در شروع مسیر خود هستند. حال تنها فناوری های زیربنایی تر مانند «مهندسی هوش مصنوعی» درحال حرکت به سوی بلوغ و راندمان پایدار می باشند و به مراحل تکمیلی این چرخه رسیده اند.
نشانه هایی از حباب هوش مصنوعی پدیدار شده است در گفتگویی که در اینباره با احسان عزیزی، هم بنیان گذار Aval Ai داشتیم، او در جواب این پرسش که آیا رشد کنونی بازار هوش مصنوعی، یک رشد طبیعی است یا این احتمال وجود دارد که در سال های آتی با انفجار یک حباب مواجه شویم، این گونه توضیح داد: « در این مورد گمانه زنی های بسیاری وجود دارد. حقیقت این است که تا وقتی که چنین اتفاقی رخ ندهد، هیچ کس نمی تواند با قطعیت اظهار نظر کند. اما از دید من، نشانه هایی در این خصوص وجود دارد. دلیل این امر آن است که طی دو سال و نیم گذشته، بعد از آنکه مدل GPT ۳.۵ عرضه شد، این موج با شدت بیشتری شکل گرفت و شرکتها و استارت آپ هایی که تأسیس شدند، اولویت اصلی خویش را بر مصرف هرچه بیشتر سرمایه ای که جذب کرده بودند، قرار دادند. علت این مورد نیز هزینه های بالای زیرساختی و سخت افزاری است که مدلهای هوش مصنوعی به آن نیاز دارند؛ به همین جهت، سرمایه گذاری های عظیمی صورت گرفت.
او اضافه کرد: «نکته بعدی که هم راستا و موازی با این مساله قرار دارد، مبحث تغییرات سریع و گسترده در این حوزه می باشد. به عنوان مثال، در تحولات و انقلاب های فناوری دهه های گذشته، شاید برای هر تغییری به یک دهه زمان نیاز بود، اما حال حقیقت این است که در طول یک سال، تغییرات مختلف و بنیادینی به وقوع می پیوندد. این حجم از تغییرات موجب می شود که خیلی از اقدامات و هزینه های صورت گرفته، بلااستفاده باقی بمانند. به همین دلیل، این احتمالِ حباب وجود دارد. اما این که ابعاد آن به اندازه حباب دات-کام در سال ۲۰۰۰ باشد یا خیر، جای بحث دارد. با این وجود، از دید من نشانه های آن پدیدار شده است. دلیل آن نیز اول تغییرات سریعی است که در این عرصه وجود دارد و دوم، سرمایه هنگفتی است که استارت آپ های این عرصه به آن نیازمندند. این دو عامل در کنار یکدیگر، این فرضیه را تقویت می کنند.»
او همچینین در جواب این پرسش که با عنایت به این که در دوران حباب دات-کام، اینترنت فناوری نوپایی بود و شرکتهای فعال در آن حوزه، اغلب بدون ریشه و بنیان مستحکمی بودند اما امروزه، غول های فناوری مانند مایکروسافت و انویدیا در عرصه هوش مصنوعی سرمایه گزاری نموده اند، آیا این پایه های قدرتمند نمی تواند از ترکیدن حباب احتمالی این حوزه جلوگیری نماید، این گونه توضیح داد: «باید میان سرمایه گذاری ای که توسط شرکتهای بزرگ و اصطلاحاً «مادر» صورت می گیرد و سرمایه گذاری در استارت آپ های رده های دوم، سوم و پایین تر، تمایز قائل شویم. شرکتهای مادر مانند مایکروسافت، گوگل، OpenAI و آنتروپیک، خود بنیان گذاران و فاندر این بازار هستند و برای آنها، هزینه کردن در اولویت های بعدی قرار دارد. علت این است که این شرکتها صرفا بدنبال سودآوری نیستند، بلکه هدف اصلی شان از دست ندادن بازار است. به این علت بود که OpenAI توانست در همان شروع با سرعت و فاصله قابل توجهی، رقبای خویش را پشت سر بگذارد و تمام این شرکت ها، که تعدادشان هم چندان زیاد نیست، تلاش کردند تا خویش را به سطح اول بازار برسانند؛ که به عقیده من، گوگل در این مورد نسبتاً موفق تر عمل کرده است.
غول های فناوری لطمه نمی بینند بگفته عزیزی برای این شرکت ها، هر میزان هزینه، توجیه پذیر است؛ البته منظور، توجیه اقتصادی نیست، چونکه خیلی از آنها هم اکنون زیان ده هستند، چه OpenAI و چه گوگل، هم اکنون متحمل زیان می شوند و هزینه هایشان بالاتر از درآمدهایشان است. اما از آنجاییکه میتوان گفت آینده دنیا در این عرصه رقم می خورد، برای این شرکتها حیاتی می باشد که تا جای ممکن هزینه کنند و این موضوع، با آن حبابی که در استارت آپ های جدید درحال تشکیل است، کاملا متفاوت می باشد. حباب هوش مصنوعی، بیشتر ناظر بر استارت آپ های متوسط و کوچک بود که در بین آنها درحال تشکیل است و اگر این حباب منفجر شود، تأثیر خویش را دقیقا بر همین بخش خواهد گذاشت. شرکتهای بزرگ معمولا در این مورد مصون هستند.
او در جواب این پرسش که برای تمایز قائل شدن میان هیجانات زودگذر و ارزش واقعی شرکتهای فعال در عرصه هوش مصنوعی، چه راهکاری پیش روی افراد و سرمایه گذاران وجود دارد اظهار داشت: « ارزش گذاری همواره یکی از دشوارترین بخش های کسب و کار بوده است، به ویژه از ابتدای دهه ۲۰۰۰ یا ۲۰۱۰ به بعد که استارت آپ ها شکل گرفتند، این بخش به یکی از سخت ترین حوزه ها تبدیل شد. بخش بزرگی از ارزش گذاری برای این نوع کسب و کارها بصورت معنوی به انجام می رسد. برای شرکتهای مادر، ارزش گذاری نسبتاً ساده تر و ملموس تر است. اما از آنجاییکه این بازار هنوز بطور کامل شکل نگرفته و سبک ارزش گذاری جدیدی برای آن تعیین نشده است، نمی توان دقیقا گفت شاخص ارزیابی این شرکتها بر چه پایه ای استوار است. با این وجود، از دید من، هم اکنون میتوان این کار را برمبنای "جمع آوری و استفاده از دیتا" انجام داد. یعنی یکی از شاخصهای کلیدی برای ارزش گذاری استارت آپ های هوش مصنوعی، حول محور "دیتا" می چرخد؛ موضوعی که طی سال های آتی در ارزش گذاری شرکتها اهمیت بیشتری خواهد یافت.
از چه جهت به مبحث نگاه می کنیم؟ در آخر عزیزی در اینباره که مابین سناریو حباب هوش مصنوعی و سناریو چرخه هایپ که طبیعت هر فناوری ای است، کدام یک متحمل تر است، اظهار داشت: «به نظر من هر دو مبحث می توانند منطقی باشند و این بستگی به زمینه ای دارد که از آن به مبحث نگاه می نماییم. در مورد بحث حباب؛ حباب ها در بازارهای مالی و کسب و کار زمانی شکل می گیرند که ارزش یک دارایی، بالاتر از کارآمدی و قابلیت واقعی آن باشد. در مورد حباب دات-کام سال ۲۰۰۰ و حباب احتمالی هوش مصنوعی، این پدیده زمانی رخ می دهد که ارزش یک شرکت، بسیار فراتر از کارآمدی و قابلیت و ارزش افزوده ای که عرضه می کند، باشد. این اتفاق در شرایطی رخ می دهد که تغییرات بسیار شدید می باشد. این امر چند دلیل دارد: اول این که اساسا افراد و شرکتهای سودجویی وجود دارند که می توانند با ترفندهایی، میلیونها دلار سرمایه جذب نمایند و بعد از مدتی ناپدید شوند که تعدادشان هم کم نیست. دلیل دوم، استارت آپ های واقعی هستند که به سبب سرعت بسیار بالای تحولات، مسیر را اشتباه تشخیص می دهند.»
او بر این باور است که تشکیل حباب در فناوری هایی که سرعت تغییرات بالایی دارند، تا حدی طبیعی است؛ این روند تا زمانی ادامه پیدا می کند که شرکتها و افراد با فضا سازگار شوند و ساختار اصلی شکل بگیرد. اما این که این حباب چقدر بزرگ خواهد بود، قابل پیشبینی دقیق نیست. با این وجود، اساسا حبابی وجود دارد و این حباب طی پنج سال آینده خویش را نشان خواهد داد که به اصطلاح می ترکد و بازار از هیجانات در ارتباط با هزینه ها و سرمایه گذاری ها تخلیه خواهد شد. بگفته او بعید است که این حباب، حبابی بزرگ تر از حباب سال ۲۰۰۰ باشد. در صورتیکه برخی به سبب بزرگ تر بودن مارکت فعلی آن اعتقاد دارند این حباب بزرگ تر خواهد بود، بسیاری به سبب تجربه گذشته و کمک خود هوش مصنوعی، آگاه تر هستند؛ بدین سبب امکان دارد انفجار حباب هوش مصنوعی، به شدت انفجار حباب دات-کام نباشد.
1404/07/15
11:05:48
5.0 / 5
27
تگهای خبر: اقتصاد , بازار , تخصص , تكنولوژی
این مطلب نیوباکس را پسندیدید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۹ بعلاوه ۵
نیو باکس
جدیدترین ها

نیو باکس بسته بندی
newbox.ir - تمامی حقوق نیو باكس محفوظ است (2017تا2025)

نیو باكس

بسته بندی و جعبه
نیوباکس، مرجع جامع صنعت بسته‌بندی! با نیوباکس، در دنیای بسته‌بندی به‌روز باشید